محل تبلیغات شما

هر انسانی که توانایی مقابله با دیگران را نداشته باشد محکوم به شکست است. شکست موجب تحقیر می شود و حقارت ناشی از شکست را فقط کسانی باور می کنند که به دوباره برخاستن ایمان نداشته باشند. شخصی که حقارت خودرا پذیرفته است توانایی های بالقوه خودرا فراموش کرده و امید خودرا نسبت به آینده ای برابر با دیگران از دست میدهد. اینجاست که عقده حقارت شکل می گیرد.

انسانی که حقارت خودرا باور کرده است جرئت ایستادگی در برابر کسانی را که مایه تحقیرش شده اند، از دست می دهد و از آنجا که طبیعت انسانها اجازه نمی دهد حقارت خودرا برای همیشه بپذیرد، انسان حقیر تلاش می کند با نزدیک شدن به یک آدرس دیگر حقارت خودرا کتمان کند؛ آدرسی که در نظر وی از جایگاه بالاتر اجتماعی، ی و اقتصادی برخوردار باشد.

سر و کله زدن تحصیل کرده های هزاره برای دفاع از تیم های انتخاباتی غنی، عبدالله و اتمر نشانه هایی از حقارت و خود کوچک پنداری است. البته این بدان معنا نیست که آنها حق ندارند در برنامه های ی آزادانه شرکت کرده و از نامزد مورد نظر خود حمایت کنند. حمایت های اغلب بدون دلیل و تلاش برای نشان دادن چهره مطلوبی که حقیقت ندارد، هدفی جز خودشیرینی و انگیزه ای جز فرار از حس خودکوچک پنداری که در ناخودآگاه خود احساس می کند، ندارد.

انسانی که دچار عقده حقارت و خود کوچک پنداری شده با کوچک ترین لطفی از شادی و هیجان بال در می آورد. زیرا او در ناخودآگاه، خود را لایق ارزشهای برابر با دیگران نمی بیند.

متاسفانه این حس خود کوچک پنداری را نیز میتوان در میان هزاره ها فراوان دید. خوشحالی بی حد و حصر جوانان هزاره در راه یافتن به یک بست چهار دولتی و هیجان آنها برای وعده آسفالت سه کیلومتر جاده نمونه هایی از این دست اند.

 آرزو دارم روزی برسد که رفتن به مکتب و دانشگاه منجر به خودباوری شود.

یادآوری: این یادداشت به هیچ وجه به معنای انکار خودباوری در میان هزاره ها نیست، بلکه تلاشی است تا نشان دهد که گراف خودباوری هزاره ها در مقایسه به کمیتی که عنوان تحصیل کرده دارند به شدت پایین است.

سخیداد مهدی یار

هند

به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت تبسم

آزادی بیان در افغانستان

نشانه های خود کوچک پنداری

حقارت ,های ,خودرا ,کوچک ,پنداری ,کرده ,کوچک پنداری ,حقارت خودرا ,خود کوچک ,هزاره ها ,با دیگران

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

3نقطه سر خط...